اعلامیه حذف خشونت علیه زنان
● قطعنامه ١٠٤/٤٨ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوبه ٢٣ فوریه ١٩٩٤
▪ با آگاهی به نیاز فوری به اینکه حقوق و اصول مربوط به برابری، امنیت، آزادی، تمامیت، و وقار همه انسانها به طور جهانشمول در باره زنان اعمال شود،
▪ با توجه به اینکه این حقوق و اصول در اسناد بین المللی محترم شمرده شده، از جمله در «اعلامیه جهانی حقوق بشر» (۱)، «میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی»(۲)، «میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی»(۲)، «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» (۳)، و «کنوانسیون ضد شکنجه و رفتار یا مجازات خشن، غیر انسانی یا تحقیر کننده» (۴)،
درآمدی برنسبت میان فقه وحقوق بشر
دین و حقوق بشر
وکلا و پیشبرد حقوق بشر
حقوق بشر
آیین نامه ستاد حقوق بشر
حقوق بشراصلی ترین دغدغه جهان بشری
● مقدمه
جوهره اصلی حقوق بشر پاسداری از حیثیت انسانی است. هر انسانی فارغ از جنس، رنگ، نژاد، مذهب دارای حیثیت انسانی برابر با دیگر انسان ها است. برخورداری از حیثیت و کرامت انسانی برابر، از اصول بنیادین حقوق بشر است که در هیچ شرایطی تخصیص نمی پذیرد. بنابراین منشاء برخورداری از حقوق برابر و یکسان، حیثیت انسانی برابر و یکسان است نه تعلق به جنس، نژاد، مذهب و یا حتی خط مشی سیاسی غالب. لذا مهمترین چالش امروزین جهان مسئله توجه به مسائل حقوق بشر ومشکلات ناشی از نقض این حقوق بنیادین توسط دولتها است به حدی که به جرات میتوان ادعا کرد قرن حاضر دوره توجه به این مقوله وتشکیل دولتهائی است که حقوق بشر را در عمل بتوانند نهادینه کرده وضمانت اجرای داخلی آن را تضمین کنند.
حقوق بشر از آن همه
در سحرگاه روز جمعه ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل در پاریس بیانیه ۳۰ ماده ای حقوق بشر را که پیش نویس آن توسط کمیسیون حقوق بشر تهیه شده بود، تصویب کرد و این روز را روز جهانی حقوق بشر اعلا م کرد.
این اعلا میه با تاکید بر بیانیه های پیشین حقوق بشر و نیز بر ایده های عصر روشنگری تعبیر جدیدی از حقوق بشر ارائه می دهد تعبیر جدید، حقوق بشر را امری جهانی و ورای مرزهای ملی و فرهنگی قلمداد می کند. سرلوحه اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این اصل استوار است:
آنچه حقوق بشر می نامند!
● حقوق بشر و چگونگی شکل گیری آن
“سابقه تاریخی “حقوق بشر” حتی درسنت اندیشه و حقوق غرب نیز چندان کهن نمی باشد. اگر ما مثلا در کتابهای بزرگترین فیلسوف عصر روشنگری (قرن هجدهم) یعنی کانت که بیش از هر فیلسوف دیگری انسان و کرامت او را ملاک و مبدا فلسفه عملی خود قرار می دهد این اصطلاح را بجوییم اثری از عبارت حقوق بشر نمی یابیم.” (مصطفی محقق داماد، ۱۳۸۵، ص ۴۴)
حق شهروندی و حق بشری
چه گونه می توان تمامی انسان ها را به پذیرش مفهوم یکسانی از حقوق بشر سوق داد؟ اعلامیه ی جهانی حقوق بشر چنین داعیه ای دارد. این سند بر آن است که حداقلی از حقوق را تعریف کند که انتساب عنوان بشر به یک موجود، مستلزم برخورداری این پدیده از آن ها باشد. تلاش تمامی انسان دوستان و فعالان حقوق بشر نیز در راستای تعمیم حقوق مندرج در این اعلامیه به تمامی مصادیق عنوان فوق یعنی "بشر" است.
با این حال اگر با این نکته موافق باشیم که "هر جا جامعه ای هست، حقوق هم هست"، به ناچار باید این نتیجه را نیز بپذیریم که حقوق به مثابه قاعده ی رفتار اجتماعی، مولود جامعه و برای ساماندهی آن است. پس اگر جوامع بشری از عام ترین قواعد حقوقی برداشت های ناهمگونی داشته باشند و برخی از آن ها با برداشت عام فوق از حقوق مندرج در اعلامیه ناسازگار باشند، چون نظام های حقوقی، مولودِ رایج ترین اراده ی اعضای جامعه ای ویژه است، به ناچار باید آن جامعه ای را مُحَقق قلمداد کنیم که قاعده ای برای رفتار مألوف اعضا وضع کند که با اراده ی مشترک اعضا هم آوا و همساز باشد نه با قواعد مندرج در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر.
كمپین و آموزش حقوق بشر
حقوق بشر دوستانه
اصطلاح حقوق بشر دوستانه یا به تعبیر دیگر حقوق الانسانیه،از جمله اصطلاحات جدیدی است كه طی قرون اخیر وارد ادبیات حقوق بین الملل شده و طی چند كنفرانس و نشست در قالب كنوانسیونها و قراردادهایی مورد اقبال و اجماع جامعه بین الملل واقع گردیده و در حوزه حقوق بین الملل عمومی تعریف شده است.
موضوع حقوق بشر دوستانه در زمان جنگ و مخاصمات و درگیریها بین اقوام و مناطق مختلف جامعه بشری بمنظور پیشگیری از آسیبهای غیر متعارف و استعمال سلاحهای غیر مجاز و بر خوردهای خشونت آمیز با غیر نظامیان ـ اسیران ـ مردم عادی ـ مجروحان ـ بیماران و آسیب دیدگان و جهات مشابه دیگر مطرح می شود [به گونه ای كه بعضاً مرادف با حقوق مخاصمات یا حقوق در جنگ تلقی می گردد.]
اولویت گذاری معكوس برای فرد و جامعه
● ماده۲۷
▪ هركس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماعی شركت كند، از فنون و هنرها متمتع شود و در پیشرفت علمی و فواید آن سهیم باشد.
▪ هركس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثار علمی، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود.
ماده بیست و هفتم اعلامیه جهانی حقوق بشر از دو بند تشكیل شده است. در مواجهه با چنین متنی به دو شیوه می توان عمل كرد. یكی این است كه هر یك از بندها مستقلاً مورد بررسی قرار گیرند و ارزیابی شوند. راه دیگر در نظر آوردن كلیت این ماده به عنوان متنی واحد و یكپارچه و ارزیابی پاره های آن است به عنوان اجزای آن كلیت. اما اگر پیوستگی این دو پاره چندان آشكار نباشد، راه بهتر شاید آن خواهد بود كه نخست اجزا را مستقلاً نگاه كنیم و بعد تركیب آنها را در یك كلیت بسنجیم.
حقوق بشر
"عاشق چشمی هستم كه بتواند جای خالی پرنده ی محـبوس را در آسـمان ببیند" (پرویز شاپور .) حقوق بشر حقوقی است كه به انسان به عنوان انسان تعلق می گیرد، انسان به خاطر صِرف انسان بودنش بدون توجه به دین، فرهنگ، زبان، نژاد، ملیت، مقام، خویشاوندی، تبار و قومیت.
از آن جا كه انسان امروز جویای زندگی است نه یاد مرگ، خواستار حقوق است نه وظیفه، دوستدار دنیاست نه تارك دنیا، به كارگیرنده ی عقل است نه جبر؛ در چنین جهانی سخن گفتن از حقوق بشر دل پسند و مقبول است؛ به طوری كه به راستی می توان گفت انسان گذشته مجبور و مكلف بود ولی انسان امروز، آزاد، محق و مختار است؛ انسان امروز كثرت گراست و باور راستین به كثرت قوم ها، رنگ ها، اندیشه ها و بینش ها دارد، بر سر مخالفت با این گونه بدیهیات اصرار نمی كند كه، هست و نیست ملت را بر باد دهد. انسان امروز بر این باور است كه حقیقت در انحصار هیچ كس نیست و قرائت های گوناگون از حقیقت به معنای بی اعتقادی به حقیقت نمی باشد.