دادگاه های عمومی و انقلاب
شرحی بر « آئین نامه شوراهای حل اختلاف »
شایستگی زنان برای عهده دار شدن قضاوت
شیوه ی ارزیابی و داوری
اصل بی طرفی قاضی برای کشف واقعیت
اطاله دادرسی (علل و عوامل آن)
اطاله دادرسی یکی ازمشکلات اساسی تشکیلات قضایی ایران است که اگرپیشینه این مهم مورد بررسی وکنکاش دقیق قرار گیرد، اززمان پایه ریزی دستگاه عدلیه درایران سابقه دارد.که افزون بر ارباب ورجوع ،مدیران وقضات وکارکنان این دستگاه سترگ را نیز سخت آزارداده و میدهد.
اطاله دادرسی یکی ازمشکلات اساسی تشکیلات قضایی ایران است که اگرپیشینه این مهم مورد بررسی وکنکاش دقیق قرار گیرد، اززمان پایه ریزی دستگاه عدلیه درایران سابقه دارد.که افزون بر ارباب ورجوع ،مدیران وقضات وکارکنان این دستگاه سترگ را نیز سخت آزارداده و میدهد.مثلأ درشماره های چهارم وپنجم مجله حقوقی وزارت دادگستری منتشره در سال ۱۳۳۸ در سرنوشتارخود به اطاله دادرسی پرداخته وآنرا معضل عدلیه وقت اعلام کرده است.
سازمان قضائی نیروهای مسلح
● سازمان قضائی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
یکی از مراجع دادگستری و منفک از نیروهای مسلح، مراجع خاص قضائی بنام سازمان قضائی نیروهای مسلح می باشد که به جرائم خاص نظامیان رسیدگی می نماید. ریاست سازمان قضائی به عهده رئیس شعبه اول نظامی ۱ مرکز می باشد و عنداللزوم می تواند دارای یک یا دو معاون باشد.
درمعیت دادگاههای نظامی دادسرای نظامی قرارداد که از دادستان و تعدادی دادیار و بازپرس تشکیل می گردد. وظائف و اختیار دادستان و دادیاران و بازپرسان نظامی، تعقیب و تحقیقات از متهم نظامی برابر قانون آئین دادرسی نیروهای مسلح می باشد.
نگاهی به مبانی فقهی مجازات کودکان
براساس قوانین ایران، سن مسوولیت کیفری برای دختران ۹ سال و برای پسران ۱۵ سال قمری است و اگر دختربچه یا پسربچه یی مرتکب جرمی شوند، همانند یک فرد بزرگسال به زندان، شلاق و... محکوم می شوند. با تقدیم لایحه قانونی تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان به مجلس انتظار می رفت که این مساله نیز مورد توجه قانونگذاران قرار بگیرد.
اما با وجود ماده ۱۰ این لایحه مبنی بر اینکه اطفال در صورت ارتکاب جرم، مبرا از مسوولیت کیفری هستند، دخترکان ۹ ساله و پسربچه های ۱۵ ساله همچنان از شمول این قانون خارجند. چرا که تبصره ۱ همین ماده یادآوری می کند؛ منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد. قانونگذار در حالی مبنای این مواد قانونی را شرع اسلام در نظر گرفته است که در بین فقها نظر واحدی در این رابطه وجود ندارد.
فلسفهٔ مجازات
مجازات یكی از قدیمی ترین نهادهای بشری است. خصیصهٔ بارز این نهاد، ناخوشایند بودن آن برای كسی است كه مورد مجازات قرار می گیرد. این ویژگی فلاسفه را برانگیخته است تا در صدد ارایهٔ توجیهاتی برای آن برآیند.
این مقاله که در «دائرهٔالمعارف فلسفه» را تلیج به نگارش در آمده است، می كوشد نظریات فلسفی مختلف راجع به این مطلب را بررسی نماید. در ابتدا دو رویكرد آینده نگرا یا غایت گرا و گذشته گرا یا واپس گرا مطرح می شود. در رویكرد نخست مجازات به دلیل تأمین هدفی آتی و نتایج سودمند آن توجیه می شود؛ در حالی كه رویكرد دوم به خطایی كه مجرم مرتكب شده است توجه دارد.
نظام سلامت، حقی همگانی
ارائه لایحه بیمه سلامت از سوی وزارت رفاه و تامین اجتماعی به دولت، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. از یک سو عده ای ارائه این لایحه را در جهت تامین رفاه و نظم دهی به نظام بیمه ای کشور می دانند و از سویی دیگر ،گروهی معتقدند این لایحه از محدوده پرداختن به مسائل بیمه و تعرفه ها فراتر رفته و مجموعه نظام سلامت کشور را در برمی گیرد.
نظام بیمه ای ایران که قدمتی بیش از ۷۵ سال دارد، برپایه بیمه اجتماعی بنیان گذاشته شده است. اما این نظام با وجود عمر نسبتا بلند، دچار پراکندگی و عدم مدیریت منابع مالی است و قادر به فراگیری نیست.
مرگ آسان و ترحم آمیز
واژه اتانازی که ریشه آن از اصطلاح یونانی Eu به معنای خوب و راحت و thanatous به معنای مرگ گرفته شده مرگ خوب یا مرگ راحت معنی می شود و اما مفهوم آن پایان دادن ارادی به حیات بیمار غیرقابل درمان توسط پزشک یا اعضای گروه درمانی است که بنابر رضایت بیمار یا نزدیکان او صورت می پذیرد.
این نوع قتل به دو دسته تقسیم می شود؛ قتل ترحم آمیز فعال یا مستقیم انجام اقداماتی آشکار به منظور پایان دادن به حیات بیمار است و قتل ترحم آمیز انفعالی یا غیرمستقیم خودداری از انجام اعمالی است که سبب زنده ماندن بیمار می شود یعنی پزشک از اقداماتی چون دارودرمانی، عمل جراحی و موارد مشابه در مورد بیماران غیرقابل درمان پرهیز می کند.
مصادیق جرایم بهداشتی،درمانی و دارویی در حقوق جزای ایران
تغییر جنسیّت از منظر فقهی و حقوق
پاسخ به شبهات تعرفه
اوتانازیا (قتل از روی ترحم)
● تعریف و مفهوم Euthanasia
واژة اوتانازیا ریشه در زبان یونانی دارد . [ EU ] به معنی خوب و Thanatos به معنای مرگ است . و اوتانازیا یعنی خاتمه دادن به زندگی توسط دیگری به درخواست صریح شخصی که مرگش حتمی است . اوتانازیا اعم است از خامته دادن به زندگی یه نحو ارادی و غیرارادی . همانند بسیاری اصطلاحات اوتانازیا هم دارای معانی متعدد است و تمیز دادن آنها از یکدیگر دارای اهمیت بسیار .
پیوند عضو پس از قصاص
ازآستین طبیبان ، قولی درمسئوولیت مدنی پزشكان
درباره مسئوولیت مدنی پزشكتن درحقوق كنونی ایران ، دو متن قانونی مهم وجود دارد : مواد۳۱۹ و۳۲۲ قانون مجازات اسلامی درحالی كه متن نخست ، مسئوولیت طبیب را دربرابر بیمار مسوولیتی محض معرفی می كند ، متن دوم به پزشك اجازه می دهد تا با اخذ برائت از بیمار از هرگونه ضمانی مبرا شود.
دراین مقاله باتوجه به سابقه فقهی این دو ماده، اغراق درمسئوولیت مطلق وبی مسوولیتی طبیبان تعدیل شده است.
● مقدمه
۱) سنت گریز ازدرمان مادی
پزشكان ، این جغرافی دانان عالم صغیر انسان (۱) بوالفضولان نظام جاری طبیعت اند كه با گریزی وجسوری، اسرای پنهانی را به عالم سمر كرده اند كه قرن هاست نزد عامه مردم درپیله هایی از تقدسی مبهم ، منطوی ودرهاله ای از حرمتی مرموز مندمج است . مومنان همواره چنین ا((اسفصای دراسباب)) را دخالت درسیر طبیعی جهان به سوی مقصد خود می دانستند وعارفان آنرا مغایر با اصل ((توكل))می دیدند، پروردگار برای هروكالت وتوكلی كافی است (۲) پس توكیل طبیب ودرمان خواستناراو ، چیزی جز عملی فضولی نیست . (( طبیبان طبیعت )) (۳) خود اسبابی هستند دربندسبب هایی دیگر همچون سركنگبین وروغن بادام:
تحولات قاعده عسرو حرج
قاعده ی عسر و حرج پس از اصلاحات قانونگذاری در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی متجلی گردید . قاعده ینفی عسر و حرج از قواعدی است که فقها در موارد فراوان به آن استناد کرده و به موجب آن به نفی تکالیفی که مستلزم عسر و حرج برای مکلف است، حکم صادرکرده اند. استناد به این قاعده اختصاص به باب خاصی از ابواب فقه ندارد . بلکه در مباحث مختلف اعم از عبادات و معاملات بدان تمسک شده است . این قاعده در فقه اسلامی کاربرد زیادی دارد و آیات و روایات متعددی در این خصوص وجود دارد .
از لحاظ تعریف لغوی عسر مصدر به معنای دشوار شدن است و حرج اسم به معنای تنگی و فشار است و از نظر حقوقی به حکم طبیعت خود به عدالت گرایش دارند ونفی عسر حرج قاعده ای از اینگونه است .
در باب آزادی و حقوق جامعه
مواد ۱ و ۲ اعلامیه شامل چهار اصل اساسی یعنی آزادی، برابری، عدم تبعیض، و برادری است که در حقیقت پایه ایدئولوژیکی و روح اعلامیه را تشکیل می دهد.
ماده ۱ اعلامیه چنین می گوید: "تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند".
هدف نویسندگان اعلامیه از تاکید بر تساوی حیثیت ذاتی و تساوی حقوق افراد، و اینکه همه دارای عقل و وجدان هستند، محکوم کردن هرگونه فکر نژادپرستی، تفوق و برتری جویی، تحقیر و کینه توزی، و ایجاد روح برادری، تعاون و تفاهم در بین افراد و اقوام و ملل جهان است. در تکمیل و تعقیب این هدف، ماده دوم اعلامیه، با صراحت بیشتر، کلیه تبعیضات ناشی از نژاد، رنگ، زبان، مذهب و عقیده سیاسی، وضع اجتماعی، ثروت و امثال آن را که سبب جدایی و اختلاف در بین افراد می شود را محکوم می کند.